آروينآروين، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پيوند مامان و باياي پيوند مامان و باياي ، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
طناز(مامان آروين)طناز(مامان آروين)، تا این لحظه: 40 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

دنیای من آروین

ار درو ديوار بالا ميري

خيلي شيطوني. ممنم سه روزي مرخصي بودم ، توخونه كلي باهم  بازي كرديم.صبخ كه ار خواب بيار شدي ديدي من پيشت خوابيدم لبخندي زدي و دوباره خوابيدي. قشنگم ميدونم وقتي من پيشتم تو شادتري، آرومتري، بهتري، اين رو واقعا تواين سه روز توخونه بودمبه خوبي درك كردم. اما چه ميشه كرد مامان كارمند اين مشكلاتم داره. منم دوس دارم پيشت باشم. هر لحظه بغلت كنم و بوست كنم. اما .....ماشالله ار درو ديوار بالا ميري، ديگه به خوبي كليد برق رو  روشن و خاموش ميكني. تلفن رو از پريز ميكشي. رو مبلا ميري و هر چي رو اپن هست ميريزي بهم.  خلاصه اوج شيطوني. واي عاشق حمومي. تا ميگم بريم آب بازي بدو بدو مبري جلو در حموم . خودت به تنهايي دوس داري غذا بخوري . عاشق ناني ...
18 دی 1393

اولين كوه رفتنت

خوشگل مامان تو رو برا اولين با برديم كوووووووووه. برا اولين بار تله كلبين سوار شدي.  خيلي خوش گذشت. من بودم و بابا. مامانم. خاله بيتاو  سامي جون ، دايي بهروز، حميده جون(دختر خاله) علي(پسر خاله) .مامان جون هلي ميترسيد ار بلندي . نميتونست پائين رو نيگاه كنه. همه سربه سرش ميذاشتن. تو هم يه كم گريه كردي . بين خودمون بمونه  منم بااينكه قبلا  تو شمال سوار تله كابين شده بودم اما اولش يه كم ترسيدم!!!!!! تولد بهروز 21 آذر، بيتا و حميده 1 دي بود. به مناسبت تولد هر سه تاشون يه كيك تولد گرفتيم . خليي خوش گذشتو تو هم كه همش اين ورو اون ور ميرفتي و كلي از همه دلبري  ميكردي. دو نفر هم اجازه گرفتن كه عكس بگيرن ازت....
6 دی 1393

دالي موشه ياد گرفتي

قشنگ مامان ديروز براي اولين بار پارچه روسرت انداختي و به من نگاه كردي و با خنده گرفتي اآدييييييييييييييي   . واي نمي دوني چه حالي كردم. الانم كه  مينويسم دارم ميخندم. به حركاتت عاشقتم. ديرووز كلي دالي موشه بازي كرديم.. دوست دارم عشق مامان. آروين  عزيزم تو يه فرصت خوب عكساي اين يكسال رو جمع ميكنم و همراه باموضوعاتششون برات مينويسم. وقتي كه بزرگ شدي  بيبينييييييي كه چيكيارا كردي...... بووووووووووس
26 آذر 1393

پسرم مامانت براي تو خرفهايي داره!!!!

… … پســـرم … مامانت برای تو حرف هایی داره حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره … عزیزدلم ! یک وقتهایی زن ِ رابطه بی حوصله و اخموست. روزهایی میرسه که بهونه میگیره . بدقلقی میکنه و حتی اسمتو صدا میکنه و تو به جای جانم همیشگی میگی: \”بله !\” و اون میزنه زیر گریه …. زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم … موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا درشون بیاری … باید برای اینجور وقتها آماده باشی. بلد باشی. باید یاد بگیری که نازش را بکشی … عزیزم. پسر مغرور و دوست داشتنی من!!! ناز کشیدن شاید کار مسخره ای ب...
26 آذر 1393

عكس پسرنازم. مدل مارك لباس ايراني تاپ لاين. عكسش پشت جلد مجله شهرزاد چاپ شده

آروين عريريم 27 و 28 مهر ماه رفتيم تهران ، كه تو مدل تاپ لاين بشي. خااله بيتا و زن دائي سعيده خيلي رخمت كشيده. تمام اون دوروز وقتشوون رو برا ما گذاشتن. روز اول با خاله بيتا رفتيم يافت آباد ، مبل شماره 3 ، تو يه مغازه اي كه التق كودك داشت. اونجا فيلم و عكس گرفتن ازت، فرداش هم تهرانپارس رفيتيم كه زن دايي سعيده زحمت گشيد مارو برد و كل روز با ما بو د ، كلي عكس تو آتليه گرفتن ازت.و اين عكسا انتخاب شده برا سايت تاپ لاين گذاشتن، عكست پشت جلد مجله شهرزاد توسط توليدي تاپ لاين چاپ شده، مابقي عكسا هم برا فروشگاهها به صورت كاتولوگ ميره كه بعدا اوونا رو هم همين جا ميذارمشون.    با تشكر از خاله بيتا، زن دائي سعيده و سامي و ماهان عزي...
25 آذر 1393

آروین دنیای من و بابا

    آروين نازم 24 مهر 92  قدم تو زندگي شيرين ما گذاشتي و زندگي مارو شيرين تر كردي، اومدنت تو زندگيمون مبارك، عششششششق من  عاشقتم. با اومدن تو ،دنيا برام رنگ و بويي تازه گرفت .  ...
25 آذر 1393