گريه پشت سر مامان
عريرم ديروز برا اولين بار كه بغل بابا بودي پشت سرم گريه كردي.دلم گرفت اما از يه طرف حس خوبي بهم دست داد كه بغل بابا بودي اما وقتي من ميخواستم ار ماشين پياده شم كه برم سر كار گريه كردي . آخه سابقه نشون نداده بود بغل بابا باشي و منو بخواي چه برسه به اينكه گريه كني. عزيييييييييييييييييييييزم. شما رفنين خونه مامان مهين جون (مامانم 4شنبه رفته كليبر برا مراسم ياد بود كه بابا و عمو اينا براحاجي بابا گرفتن،خدا رحمتش كنه.)منم امدم سر كار. اما دلم همش پيش تو بود . دوست دارم عشقم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی