فدات بشم كه سرما خوردي
قشنگ مامان برا اولين بار بد جوري سرما خوردي. سرفه ميكني، بينيت كيپ ميشه. و شير خوردنت سخته. هر چي دارو هاتو ميدم و قطره رينو سالتين برا بيني استفاده ميكنم خوب نمشي. شبها گريه ميكني و خواب نداري. قربونت بشم الهي . خيلي دلم ميگيره وقتي تو رو بيحال ميبينم. عشقم از اينكه مجبورم دارو بهت بدم منو ببخش. اما به خاطر خودته. بايد زوود خوب بشي. امروز ميخوام از دكتر سخا برات وقت بگيرم ، ببرمت داروهاتو عوض كنه. ايشالا زودتر خوب بشي. ماشكي مامتن جون خونه بود. اون وقت تو خونه ميموندي، اين روزا هوا خيلي سرده و منم مجبورم تو رو هر روز صبح كه ميرم سر كار ببرم واسه خاله شهلا يا مامان جون مهين. البته بيشتر به خاله شهلا كه نزديك خونه مونه. برا همين هر روز صبح ها كلافه اي. و گريه ميكني . سرما خوردگيت هم كه ديگه نگو....مامان جون هنوز از تهران بر نگشته. آخه مامان جون هم پاهاش درد ميكنه. رفته دكتر گفته پو كي استخوان داري و برا برق و ماساژ نوشته. 15 روز بايد تهران بمونه . ايشالا كه خوب بشه و هميشه سلامت باشه. و زود برگرده. مامان جون خيلي زحمت تو رو ميكشه. اون كه خونه باشه من راحتم. صبح كه من و بابايي ميريم سر كار مامان جون مياد پيش تو ميخوابه. آخه ما با مامان جون اينا تو يه ساختمون و واحد بغل هم هستيم. ما تو يه واحد مامان جون اينا ميشينيم. بخاطر تو اومديم كه من ميرم سر كار ،راحت باشي. مامان جون هم واقعا دستش درد نكنه كه از تو مواظبت ميكنه. از خاله شهلا و مامان جون مهين هم ممنونم كه در نبود مامان جون از تو مراقبت ميكنن. دوست دارم آروين. تو عشق مني. ديدنت ، بغل كردنت، بويدنت ،بوسيدنت آرومم ميكنه. راستي شيطوني ميكني در حدتيم ملي... در رو خودت ميتوني باز كني عشقم. كم كم خودت هم ميخوابي. ... تا ميخواي به چيزي دس بزني كه ميدوني من نميذارم دس بزني انگشتتو به نيت اجازه بالا ميبري و خودتو لووس ميكني ... متاسفم كه منم اجازه نميدم آخه خطرناكن عشقم. بوووووووس. يادت باشه كه تو اميد مادر و پدرت هستي.