تعطيلات عيد
قشنگ مامان امسال سومين عيد ي كه با تو جشن ميگيريم. عشق من عيدت مبارك. برات ارزوي بهترين هاارو دارم. تعطيلات عيد با خاله بيتا و دايي شهرام اينا رفتيم كليبر خيلي خوش گذشت. البته بازم بدون حضور بابا. چون كار نداشت و نتونست بياد . كلا سوپر ماركت كارش سنگينه. جاي بابا خالي خيلي خوش گذشت. اونجا رفتيم آبگرم. من تونستم با تو يه استخر (آبگرم ) برم. تو آب كلي بازي كردم باهات. عاشقتم. دوست دارم. 3 روزي كليبر بوديم و بعد برگشتيم. چون مامان بايد 7 فرودين ميرفت اداره. با ماهان و شايان كلي توپ بازي كردي. راستي زود زودم قهر ميكردي و رو سبزه ها دراز ميكشيدي.!!!!(منم تحويل نميگرفتم كه نكنه عادتت بشه) و آخرش خودت بلند ميشدي و ميومدي. خيلي خوش گذشت بهت. و به ما هم همين طور. فقط جاي سامي جووونم خالي بود كه باباش رفته بودن مشهد. تو هم فقط بهونه سامي رو ميگرفتي و ميگفتيم رفته مشهد. ميگفتي مامان منم ميرم مشهد....... سامي بعد از اينكه اومديم تبريز اومد. كلي باهاش بازي كردي .