مادربزرگم بكسالي گذشت از روزي كه پر كشيدي و رفتي
مادربزرگ مهربانم يكسال گذشت. يكسالي كه تو لحظه لحظه هاش جاي خاليتون بد جور احساس ميشد. تو مراسم نامردي بهروز، عيد نوروز....جاتون خالي بود هميشه به يادتون هستم و دوستون دارم.
جمعه سالگرد مامان بزرگم بود و رفتيم تهران قبل مراسم همگي رفتيم سر خاك. اشكام بند نمي اومد . دلم براشون تنگ شده بود. خدا رخمتشون كنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی