واكسن 18 ماهگيت
عزيزم فدات بشم من. روز چهارشنبه مورخ 2/2/94 با 8 روز تاخير واكسن 18 ماهگيت رو زدن. چون كه قرار بود 26 قروردين ببريمت بهداشت برا واكسن، بد جور سرما خورده بودي موند واسه اين هفته. من و بابائي ساعت 30/12 برديمت بهداشت واكسنت رو زدن. كلي گريه كردي . قربونت برم الهي. مامان جون خونه نبود بابا ما رو رسوند خونه خاله شهلا كه اونجا بمونيم. منم كه سرما خورده بودم ديگه بدتر. و مونديم پيش خاله شهلا اينا. پنچ شنبه منم رفتم دكتر مرخصي استعلاجي گرفتم كه استراحت كنم. دست خاله شهلا درد نكنه كلي زحمتمون رو كشيد. حالم خيلي بد بود. روز اول واكسن پات رو نميتونستي تكون بدي. و كمي گريه ميكردي. اما شكر خدا روز دوم با كمك آجي شيوا كمي راه رفتي و بهتر شدي. شكر خدا واكسن 18 ماهگيت هم تموم شد قشنگم. راستي هفته قبل چهارشنه من و تو هوائي رفتيم تهران شنبه شب برگشتيم. خوش گذشت. با زن دائي سعيده و خاله بي تا اينا و الهام و .. رفتيم باغ پرندگان. به تو خيلي خوش گذشت. كلي حال كردي. فدات بشم من..