آروينآروين، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
پيوند مامان و باياي پيوند مامان و باياي ، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
طناز(مامان آروين)طناز(مامان آروين)، تا این لحظه: 40 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

دنیای من آروین

[center][img:photos/file_27897.jpg][/center]

مسافرت دو روزه آروین و بابایی با بابا جون آروین به اردبیل. اروین جون عاشق گاو و گوسفنده که باباجونش زحمت کشیده و تو مسیر نگه داشته که آروین گاو رو ببینه از نزدیک. حساابی خوش گذشته بهش. و مدام برام تعریف میکرد ... ...
22 مهر 1396

دلتنگی باباجون..

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ روزها از پی هم میگذرند و آروینم روز به روز بزرگتر میشی... عزیزم خیلی بیقرار بابا جونی. دیشب باز عکسشو میخواستی با آهنگی که میگی برا باباجونه. میگفتی مامان چرا بابا جون مرد . من اونو دوس داشتم. دلم براش تنگ شده. نمیخواستم بمیره... اروینم من دلم تنگ میشه براش. دلم برای لمس دستاش، بوی تنش، در آغوش گرفتنش پر میزنه . اما.... امروز رفتیم سر خاک ، گفتی مامام من با باباجون حرف بزنم میشنوه صدامو. گفتم اره. هر حرفی داری بهش بگو گفتی: باباجون کجا رفتی، چرا نمیای. بیا منو ببر پارک . بیا با من بازی کن.... آروینم متاسفانه خیلی زود بابا اژ میون ما رفت. و تو یه دل سیر باهاش بازی نکردی. لمسش نکردی. اما خوب چاره ای ...
20 مهر 1396

"روز جهانی فرشته های کوچک مبارک"

روز جهانی کودک مبارک امروز روز خوبیه روز قشنگ کودک تبریک میگم بچه ها روز شما مبارک کاشکی همیشه باشه خنده روی لباتون شادی همیشه مهمون باشه توی دلاتون بازم میگم بچه ها روز شما مبارک تمام روزای خوب روز قشنگ کودک. "امیدوارم تمام بچه های دنیا در صلح ک آرامش کودکیشون رو بگذرونن". پسر گلم آروین .،ماهان جان ، شایان عزیزم، سامی جانم، شیوا خانم تک دختر نازمون، علیسان نازم، عرشیای عزیز روزتون مبارک. از خدا میخوام شادترین و بهترین دوران کودکی رو داشته باشین. دوستون دارم. ...
16 مهر 1396

بدون عنوان

چند تا عکس از ۶ ماهه اول سال ۹۶ میذارم. تو این چند ماه حال و روز خوبی نداشتم پسرم که بیام و مطلب بذارم. فوت بابا خیلی روحیه مو داغون کرد. رو تو هم خبلی تاثیر گذاشته. مدام میگی بابا جون چرا رفت. اون با من بازی میکرد،منو پارک میبرد.میگی من دلتنگشم. مدام ی یه آهنگی ترکی هست که میگی آهنگ باباجونه اونو برام بذار.پسرم منم دلتنگشم. دلن برای شنیدن صداش ، برای بغل کردنش، بوسیدنش تنگ شده..... و کاری از دستم بر نمیاد جز فاتحه... ...
13 مهر 1396

چهارمین ماه محرم که تو پیش مایی

عزیزم تاسوعا و عاشورا اومدیم تهران.(با هواپیما اومدیم کلی ذوق داشتی) شبها با خاله بیتا اینا میرفتیم بیرون. تو هم با سامی میرفتی هیات و تبل میزدین.اطن چند روزو خیلی خوش گذشت. کوهسار هم رفتیم....چند تا عکس که تهران گرفتیم رو میذارم. ...
12 مهر 1396

شرکت تبلیغاتی

عشق من بعد از مدتها دوباره بردمت پیش آقای خرمدل(شرکت تبلیغاتی) چند تا عکس قشنگ ازت گرفت. خوب همکاری کردی برا گرفتن عکسها. انشالااا که یه فرصتی پیش بیاد دوباره بتونیم همکاری بکنیم لاهاشون تو تیزر ها. ...
12 مهر 1396